سکینه از نگاه قرآنسکینه به معنای استقرار برابر حرکت است. ۱ - معنااین واژه از ریشه «سکن» به معنای استقرار و ثبات در برابر حرکت است. [۱]
العین، ص۳۸۲.
[۲]
مفردات، ص۴۱۷.
[۳]
التحقیق، ج۵، ص۱۶۳ «سَکن».
و به آرامش روان آدمی و رفع نگرانی، اضطراب و تشویش از او رهنمون میشود. [۴]
لسان العرب، ج۶، ص۳۱۲.
[۵]
معجم الفروق، ص۲۸۰.
۲ - کاربرد قرآنیواژه سکینه، شش بار در قرآن به کار رفته است و برخی از اشتقاقات آن نیز معنای آرامش را در خود دارد. جرجانی در تعریف اصطلاحی سکینه میگوید:نوری در قلب انسان است که در مواجهه با امور غیبی، به انسان ثبات و آرامش میبخشد. [۷]
التعریفات، ص۱۵۹.
۳ - اهتمام بزرگانابن قیم از آن به صورت موهبتی غیر اکتسابی از جانب خداوند به بندگان ویژهاش هنگام نگرانی و هراس دلهایشان یاد میکند که تقویت ایمان و افزایش یقین و ثبات نظر را درپی دارد. [۸]
مدارج السالکین، ج۲، ص۵۲۳ و ۵۲۴.
برخی نیز سکینه را همان نیروی عقل دانستهاند. [۹]
مفردات، ص۴۱۷ «سکن».
خواجه عبدالله انصاری با اختصاص بابی در منازل السائرین به تبیین مراتب و مقامات سکینه پرداخته است. [۱۰]
منازل السائرین، ج ۱، ص ۸۳ ۸۵.
۴ - دیدگاه مفسرانقرآن در ماجرای انتخاب طالوت به پادشاهی یهود از نزول سکینه خویش در تابوت بنی اسرائیل به صورت نشانه پادشاهی او یاد میکند:«إِنَّ ءایةَ مُلکه أَن یأتِیکم التّابُوتُ فِیه سَکینَةٌ مِن رَّبِّکم». مفسّران در تفسیر این آیه، آرای گوناگونی را بیان کردهاند. [۱۲]
قرطبی، ج۳، ص۱۶۲.
[۱۳]
وجوه القرآن، ص۱۳۰.
[۱۴]
الوجوه و النظائر، ج۱، ص۴۵۱.
که بسیاری از آنها جنبه افسانهای دارد. [۱۵]
مفردات، ۴۱۷.
۴.۱ - طبرسیطبرسی به تفسیری معقول از سکینه گراییده، آن را نوعی آرامش روحی و روانی میشمرد که با مشاهده آن تابوت، دلهای بنی اسرائیل را در بر میگرفت. [۱۶]
مجمع البیان، ج۲، ص۶۱۴.
۴.۲ - علاّمه طباطبایی۴.۲.۱ - به معنای روح الهی بودنعلاّمه طباطبایی پس از نقل برخی از آن اقوال، آنها را قابل تأویل شمرده، منظور از سکینه را در این آیه، روحی الهی میداند که به قلب انسان، آرامش و به جان آدمی، استقرار و ثبات میبخشد. این روح الهی، مرتبهای از کمالات نفس انسانی و جلوهای از روح ایمان است؛ [۱۷]
المیزان، ج۲، ص۲۸۹.
از این روی خداوند در دیگر آیات، از سکینه به روح تعبیر کرده است:«أُوللِک کتَبَ فِی قُلوبِهِمُ الإیمنَ و أیدَهُم بِرُوح مِنه». [۱۹]
المیزان، ص۲۹۰.
این تفسیر در برخی از روایات امامان معصوم (علیهمالسلام) به چشم میخورد؛ [۲۰]
الکافی، ج۲، ص۱۵.
[۲۱]
البرهان، ج۱، ص۵۰۹.
[۲۲]
بحارالانوار، ج۶۶، ص۱۷۷ و ۱۷۸.
برخی مفسّران معاصر بر اساس تحلیل پیشگفته به تأویل این دسته از روایات پرداختهاند. [۲۳]
الفرقان، ج۲، ص۱۶۹ و ۱۷۰.
۴.۲.۲ - حالتی الهی و نوع ویژهای از آرامش بودنعلاّمه طباطبایی، تفسیر مورد نظر خویش را در ذیل دیگر آیات سکینه نیز به گونهای دیگر بیان میکند. در این سری آیات، از نزول سکینه الهی بر قلب پیامبر و مؤمنان هنگام سختی و دشواریهای تبلیغ دین یاد شده است:«هُوَ الّذِی أَنزَلَ السَّکینةَ فِی قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیزدادُوا ایمناً مَعَ إِیمَنِهِم...». هر انسانی در زندگی به نیرویی روحی و روانی برای حرکت و فعّالیتهای خویش نیازمند است. خداوند به جای نیروی نخوت و تعصّب جاهلی، مؤمنان را از نیروی آرامش خویش برخوردار ساخته که تقوای روح و روان از پیامدهای آن است:«إذ جَعَلَ الّذِینَ کفَروُا فِی قُلوبِهمُ الحَمِیةَ حَمِیةَ الجهِلیةِ فَأنزَلَاللّهُ سَکینَتَهُ عَلی رَسولِهوعَلَیالمُؤمِنینَ وأَلزمَهُم کلِمةَ التَّقوی... .» سکینه الهی در ماجرای هجرت پیامبر از مکه هنگام پناه بردن به غاری در اطراف شهر، بر قلب پیامبر فرود آمده ولشکریان غیبی خدا به یاری او برخاستند و بدین وسیله، سرانجام، کلمه ایمان بر کلمه کفر پیروز شد. «إِلاَّ تَنصُروهُ فَقَدنَصَرَهاللّهُ إذ أَخرَجَهُ الَّذینَ کفرُوا... إِذ یقُولُلِصحِبِه لاتَحزَن إِنَّاللّهَ مَعَنا فأنزل اللّه سَکینتَهُ عَلَیه وأَیدَهبِجُنودلَّم تَرَوها وجَعَلَ کلِمةَ الّذِینَ کفرُواالسُّفلی و کلِمَةُ اللّهِ هِیَ العُلیا... .» [۲۷]
نمونه، ج۷، ص۴۱۹ ۴۲۲.
در صلح حدیبیه نیز که مسلمانان بدون سلاح و تجهیزات به امید زیارت خانه خدا به سوی مکه روان شده بودند، ناگاه امید خود را برباد رفته دیدند و افزون بر احساس خطر جانی، درباره درستی وعدههای پیامبر نیز در دلهای برخی از ایشان تردید پدید آمد. در این هنگام، پیامبر برای ایجاد همگرایی میان مسلمانان و تقویت روحیه آنها دستور داد همگی زیر درختی با ایشان بیعت کنند. مؤمنان از این فرمان پیامبر اطاعت کردند؛ آنگاه خداوند، آرامشی را از جانب خویش بر قلب ایشان نازل کرد و بدین وسیله، پیروزی نزدیکی (فتح خیبر یا فتح مکه ) را برایشان به ارمغان آورد:«لَقَد رَضِیَ اللّهُ عَنِ المُؤمنینَ إذ یبایعونَک تَحتَ الشَّجَرةِ فَعَلمَ ما فِی قُلوُبِهِم فَأنزَلَ السَّکینَةَ عَلَیهِم و أثبهُم فَتحاً قَریباً.» [۲۹]
قرطبی، ج۱۶، ص۱۸۱ ۱۸۳.
[۳۰]
مدارج السالکین، ج۳، ص۵۲۴.
خداوند در جنگ حنین نیز همانند بسیاری دیگر از موقعیتهای دشوار صدر اسلام هنگام فرار مسلمانان، سکینه خویش را بر پیامبر و مؤمنان فرو فرستاد و نیروهایی غیبی را به یاری ایشان بر انگیخت و بدین وسیله، کافران را با وجود فراوانی تعدادشان به شکست کشاند:«لَقَد نَصَرَکم اللّهُ فِی مَوَاطِنَ کثیرة و یومَ حُنین إِذ أعجَبتکم کثرتُکم فَلَم تُغنِ عَنکم شَیئاً و ضاقَت عَلَیکمُ الأرضُ بِما رَحُبَت ثُمّ وَلّیتُم مُدبِرِینَ_ثُمّ أنزَلَ اللّهُ سَکینتَهُ عَلی رَسولِه و عَلیالمُؤمِنینَ و أنزَل جُنوداً لَم تَروهَا... .» [۳۳]
المیزان، ج۹، ص۲۲۲ ۲۲۷.
انتساب سکینه در آیات متعدّدی به خداوند و پیوند آن با ایمان و تقوا در این آیات، نشان دهنده معنای خاصّی از این اصطلاح قرآنی است. علاّمه طباطبایی با توجّه به این نکته، سکینه را حالتی الهی و نوع ویژهای از آرامش میشمرد که فقط بر دلهای پاک و جانهای پرهیزگار فرود آمده و همواره تثبیت ایمان و افزایش روح تقوا را در پی داشته است و در نتیجه فقط به افراد ویژهای در مراحل بالای ایمان اختصاص دارد. [۳۴]
المیزان، ص۲۲۴- ۲۲۹.
۵ - پانویس
۶ - منبعدائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «آرامش». |